منو
  1. آخرین فایل ها
  2. پرفروشترین فایل ها
  3. پربازدیدترین فایل ها
پیشنهاد ارزشیابی موضوع تلاش و کسب موفقیت مدیر

پیشنهاد ارزشیابی موضوع تلاش و کسب موفقیت مدیر

پیشنهاد ارزشیابی تقویت املایی دانش آموزان ضعیف

پیشنهاد ارزشیابی تقویت املایی دانش آموزان ضعیف

پیشنهادات ارزشیابی برای زندگی مشترک با هم اتاقی ها

پیشنهادات ارزشیابی برای زندگی مشترک با هم اتاقی ها

دانلود پیشنهاد ارزشیابی دانش آموز پرخاشگر

دانلود پیشنهاد ارزشیابی دانش آموز پرخاشگر

دانلود مقاله حسابداری اجتماعی

دانلود مقاله حسابداری اجتماعی

مقاله حقوق و دستمزد

مقاله حقوق و دستمزد

مقاله توليد پسته در ايران، مشكلات  فروش وراهكارهاي توسعه صاد

مقاله توليد پسته در ايران، مشكلات فروش وراهكارهاي توسعه صاد

مقاله كشاورزی واقتصاد روستایی

مقاله كشاورزی واقتصاد روستایی

گروه محصول -> -> ادبیات فارسی و عرب

مقاله زندگینامه مولانا



قیمت: ۴۹۰۰۰ریال     تعداد صفحات: 19     کد محصول :4824      حجم فایل:66,73 KB      نوع فایل :rar



فایل ورد قابل ویرایش

توضیحی مختصر از متن فایل  :

 

 

اخلاق وافکار مولانا:

در اينجا سخن از پارسای عاشق پيشه و پاكباز ؛ مجذووب و سرانداز و سوخته بلخ است كه سالها اسير بي دلان بود و به بركت عشق ترك اختيار كرد و سوزش جان را نه از طريق كلام بلكه بوسيله نغمه هاي ني بگوش جهانيان رسانيد؛ نواي بي نوايي سر داد و بلاجويان را به دنياي پرجاذبه و عطرانگيز عشق دعوت كرد و در گوش هوششان خواند كه در اين وادي مقدس ؛عقل ودانش را باعشق سوداي برابري نيست.جلال الدين محمد مولوي ،جان باخته دلبسته محتشمي است كه بي پروا جام جهان نما ي عشق را از محبوبي بنام شمسملك داد تبريز در دست گرفت و تا آخرين قطره آن را مشتاقانه نوشيد و سپس گرم شد ،روحش بپرواز در آمد بروي بالهاي گسترده آواهاي دل انگيز موسيقي نشست وصلا در داد :

 

 جان من كوره است و با آتش خوش است

 

كوره راه اين يبس كه خانه آتش است

 

خوش بسوز اين خانه را اي شير مست

 

خانه عاشق چنين اولي تر است

 

اوست كه در عرصه الهام و اشراق پرو بال گشود  مفهوم عشق را به شيوهاي نظري و عملي براي صاحبدلان توجيه كرد وخواننده كنجكاو اشعارش را از محدود به نامحدود سير داد او از خود واراسته و بروح ازلي پيوسته بود  موج گرم و خروشان عشق پسر بهاء ولد صاحب تعينات خاص را پريشان و آشفته كرد خرقه و تسبيح رابسويي گذاشت و گفت:

 

آن شد كه مي نشستم چون زاهدان به خلوت

 

عنقا چگونه گنجد در كنج آشيانه

 

منبعد با حريفان دور مدام دارم

 

در گوشه خرابات با زخمه چغانه

 

مولانا در لحظات و آنات شور و شيدايي كه با عتراف خودش «رندان همه جمعند در اين دير مغانه» چه زيبا آتش سوزان را برابر ديدگان وارستگان بكمك كلمات موزون الهامي مجسم مي كند بطوريكه خواننده صاحبدل لهيب اين اسطر لاب اسرار حقايق را در جان عاشق پيش خود احساس مي نمايد شمس تبريزي كه بود كه چنين آتشي در تار و پود فقيه بلخ افروخته بود كه وادارش كرد مانند چنگ . رباب مترنم شود و بگويد:

 

همچو پروانه شرر را نور ديد

 

احمقانه در فتاد از جان بريد

 

ليك شمع عشق آن شمع نيست

 

روشن اندر روشن اندر روشني است

 

او به عكس شمعهاي آتشي است

 

مي نمايد آتش و جمله خوشي است

 

جلال الدين محمد مديحه سراي صفا وفا وانسانيت توجيه تازه ظريف و دقيقي از عشق دارد كه تا كنون در فرهنگنامه هاي دارالعلم جهاني عشق درباره آن چنين سخني نيامده و توجيه نشده است مكالمه و مناظره عقل با عشق در ديوان كبير و ديوان معرفت «مثنوي» بحث انگيز و خواندني است مولاناي عاشق بلاكشان صبور آتش خواري را در وادي عشق مي طلبد و وارستگاني را دعوت مي كند كه در برابر ناملايمات ناشي از مهجوري و مشتاقي دامن تحمل و توكل از دست ندهد و سوز طلب را از بلا باز شناسد.

 

بيقراري نا آرامي جلال الدين محمد مولود حدت . شدت . غيرت و صداقت در عشق شمس اسيت كه همه كاينات را دروجود معشوق مي ديد و خود را ديوانه عشق مي دانست چه بسيار روزان و سرشباني سركشتگي و آشفتگيش را در سماع و پايكوبي مي گذرانيد واستمرار در چرخندگي بيانگر طبيعت نا آرامش بود ظاهر بيان قونيه مي گفتند مدرس بلامنازع روم شرقي را از درد عشق ديوانه شده است .

 

مولانا با اينكه در سي و پنجمين بهار زندگيش بود عشق شمس كهنسال طوفاني در روح و جانش  برانگيخت ولي جلاالدين محمد از اين طوفان كه چون نيزك يا شهاب تاقب در آسمان دلش جهيد و سراسر پيكرش يكباره گرم كرد شادمان بود و رندانه مي گفت :

 

من ذوق و نور شده ام اين پيكر مجسم نيستم

 

براي درك عظمت منشور عرفان ويژه جلال الدين محمد كه در آثارش پنهانست بايد شناگر باد تجربه اي بود از درياهاي مواج و سهمگين ديوان كبير شش دفتر مثنوي و رساله مافيه نهراسيد و شناوري كرد تا صدفهاي حامل درهاي يتيم را فراچنگ آورد. بمراتب درين سير و سلوك كه هفت وادي يا هفت منزل و بقولي هفت خوان نصوف است توجهي نداشته فقط مداح عظمت و مقام و مرتب انسان و حضورش در كاينات بوده و معرفت صوفيانه را از خويشتن شناسي آغاز كرده و معتقد است هر سالك مومني وقتيكه صفحات كتابي وجود تكويني خود را با خلوص نيت مطالعه و محتواي آنرا بخوبي درك نمود بي شك پروردگار خود را بهتر شناخته است پس مفاتح عرفان جلال الدين محمد خود شناسي است .

 

اخلاق ،افكار وعقايد مولوي دريايي بس عطيم و پهناور است كه در اين گفتار بيش از يك قطره آن ر ا نمي توان ارائه داد،بايد سالها در عرفان غور كرد تا توفيق درك مطالب اثر عظيم مولانا را به دست آورد و توانست پيرامون افكار او شرح و تعليق نوشت.مولانا جلال الدين رومي يا مولانا محمد بلخي خراساني در بيان اطوار عشق ‌‌، زبان خاص خود را دارد . مولانا داراي بياني گرم و نغماني خسته و در مقام بيان تحقيقات عرفاني مطالب را تنزل مي دهد تا به فهم نزديك شود و در عذوبت بيان و گرمي سخن آدمي را جذب مي كند و شور و  حالي خاص مي بخشد.مولانا نيك آگاه بود كه همه مظاهر جز اسطرلابهاي ضعيفي كه راه به سوي آفتاب الهي را نشان ميدهند ،نيستند .اما اگر غباري بر نمي خاست و يا برگهاي باغ به رقص در نمي آمد ند ،جنبش نسيم پنهان كه جهان را زنده ميدارد گچونه قابل رءيت مي شد ؟هيچ چيز بيرون از اين رقص نيست:

 

عالم همه مظهر تجلي حق است

 

مولوي مردي پخته و عارفي جامع و در عين شوريدگي داراي متانت و از لحاظ جامعيت و تبحر در علوم ادبي ‌،عربي و فارسي و احاطه به دواين شعرا و تسلط به حديث و قران و علم كلام و تحصيل عرفان و تصوف به نحو عميق ،و افزون بر همه فضائل داراي هوش و استعداد حيرت آور است مولانا عارف كاملي بود كه با شمس الدين تبريزي بر سبيل اتفاق مواجه شد و آنچنان استعداد ذاتي ومقام و حال او مستعد از براي جهش و جذبه آماده از براي جرقه اي بود كه خرمن وجود او را بسوزاند و تبديل به شعله تابناك كرد .و چه بسا نزد مولانا نيز حقايقي بود كه شمس بعد از انقلاب احوال دوست ومريد حود مي توانست از آن تاثير پذيرد .

 

زهي خورشيد بي پايان كه ذراتت سخن گويان

 

تو نور ذات الهي ،تو الهي ،نمي دانم

 

آنچه را مولوي مي ستايد ،تنها خورشيد درخشان وفيض بخش نيست ،بلكه آن نور مشفقي است كه ثمره به بار مي آورد و عالم را سرشار مي سازد.

 

نردبان روحاني:

 

مولوي حيات را حركت بي وقفه به سوي تعالي مي داند .استكمال تمامي آفرينش از فروترين تظاهر تا برترين تجلي ‌،و سير تكاملي فرد ،هردو را مي توان در رتو اين نور لحاظ كرد.نردباني كه انسان را رو به آسمان مي برد پير راشد در مراحل منظم ،مرد سفر را به سوي حقايق عالي تر ارشاد مي كندتا آنكه درهاي حق گشوده مي شود و ديگر در عشق نياز به نردبان نيست ،سماع نيز نردباني به سوي آسمان است سلامت نفس و صفا وصميميت دميدن حيات و روحيه نشاط واميد در ارواح و نفوس از خواص بارز مولاناست.

 

روحيه مريدداري و جلب نفوس و تزريق عبوديت نسبت به او در مريدان در روح بلند آن رادمرد وجود نداشته است .مطالعه آثار مولانا و پژوهش در افكار او از موجبات عدم ابتلاء انسانها به الحاد و بد آموزي و سبب درك مباني و عقايد ديني و ارجاع نفوس به توحيد و ايجاد شوق در پي گيري مباحث اصول وعقايد است.او در نتزل دادن مباني صعب عرفاني و القاء آن به صاحبان ذوق بي اندازه ماهر و موفق بوده است و در كلمات او شطحيات ديده نمي شود.مولانا در جنب بيان حقايق با بياني جذاب به ادبيات فارسي خدمت وصف ناپذير كرده است .

 

تواضع و مردم آمیزی مولانا در میان بازاریان و بازرگانان و حتی رنود عیاران شهر هم علاقه مندان بسیار برای او فراهم آورده بود.وی که در موکب مریدان خاص و طالب علمان مشتاق با هیبت و جلال عالمانه به محل درس یا وعظ میرفت در کوی وبازار با شرم وفروتنی انسانی حرکت می کرد ،با طبقات گونه گون مردم از مسلمان ونصارا ،سلوک دوستانه داشت .عبوس رویی زهد فروشان وخودنگری عالم نمایان بین او وکسانی که مجذوب احوال و اقوالش می شدند فاصله به وجود نمی آورد .در برخورد با آنها تواضع  میکرد ،به دکان آنها می رفت ،دعوت آنها را می پذیرفت ،واز عیادت بیمارانشان غافل نمی ماند .حتی از صحبت رندان وعیاران هم عار نداشت و نسبت به نصارای شهر نیز با لطف و رفق برخورد می کرد و به کشیشان آنها تواضع می کرد و اگر گه گاه با طنز ومزاح سر بسرشان می گذاشت ناظر به تحقیر آنها نبود نظر به تنبیه و ارشاد آنها داشت.

 

از کثرت مریدان زیاده مغرور نمی شد و اگر از  تحسین و تملق  آنها لذت می برد ، از اینکه آن گونه سخنان را در حق خود باور کند پرهیز داشت و اگر گه گاه سخنانش از دعوی خالی به نظر نمی آمد ناظر به تقریر حال اولیا بود ،در مورد خود چنان دعویها را جدی نمی گرفت .با این مریدان ،هرگز از روی ترفع و استعلا  سخن نمی گفت ،نسبت به آنها  مهر و دوستی بی شائبه می ورزید و از تحقیر و ایذای آنها ، که رسم بعضی مشایخ عصر بود ،خودداری داشت.در خلوت و جلوت به سوالهاشان جوابهای ساده ،روشنگر وعاری از ابهام می داد .آنها را در مقابل تجاوز و تعدی ظالمان حمایت می کرد ، در مواردی که خطاهاشان خشم ارباب قدرت را بیش از د استحقاق بی می انگیخت از آنها شفاعت می نمود .درباره آنها هر جا ضرورت می دید نامه توصیه به ارباب می نوشت و هر جا میان آنها با عمال  سلطان مشکلی پیش می آمد در رفع آن اهتمام و عنایت خاص می ورزید. او هیچ اصراری در جلب عوام نداشت ،خواص شهر هم مثل عوام مجذوب او می شدند و در بین طبقات امرا و اعیان هم مثل طبقات محترقه و اصناف دوستداران بسیار داشت .در عبور از کوی وبازار حتی منسوبان درگاه سلطان وقار و استغنای محجوبانه او را با نظر توفیر می دیدند و در ادای احترام به وی از مریدان و طالب علمانی که در رکابش حرکت می کردند واپس نمی ماندند .در تمام مسیر او هر کس فتوایی شرعی می خواست ،هر کس مشکلی در شریعت یا طریقت برایش پیش می آمد ،وحتی هر کس مورد تعقیب یا آزار حاکمی یا ظالمی بود عنان او را می گرفت ،از او سوال می کرد ، با او می گفت و می شنید ،و از او یاری وراهنمائی می جست .

 

معهذا خار اندیشه ای مبهم و نامحسوس این غرو ر وناخرسندی او را منغض می کرد .بیحاصلی علم ،بیحاصلی جاه فقیهانه و بی حاصلی شهرت عام هر روز بیش از پیش در خاطرش روشن می شد .درس ،فتوا و تمام آنچه وی آن را به قول مریدان برای نیل به اکملیت جستجو کرده بود هر روز بیش از پیش نمود سراب ونقش بر آب به نظرش می رسید .کدامیک از اینها بودکه انسان را از حقیقت ،از انسانیت و از خدا دور نمی ساخت ؟

 

با این مایه شهرت و این اندازه حیثیت انسان می توانست قاضی و حاکم شود،مستوفی و کاتب شود ،والی  ووزیر شود ،در اموال یتیمان و املاک محرومان به هر بهانه ای تصرف نماید ،اوقاف و وصایا و حسبت و مظالم را قبضه کند ،امابا آنچه از این همه برایش حاصل میشد جز آنکه هر روز بیش از پیش در حیات بهیمی مستغرق گردد و هر روز بیش از پیش از حقیقت انسانی ،از کمال نفس و از راه خدا فاصله پیدا کند چه حاصل دیگر عایدش میشد. به اعتقاد وی تا آنجا که سلوک روحانی سیر الی الله بود ضرورت پیروی از شریعت را از سالک را از هر گونه بدعتگرایی و انحراف پذیری باز می داشت .مولانا که هر گونه تجاوز و عدول از احکام شریعت را در این سلوک از جانب سالک موجب ضلال و در خور تقبیح می دانست رعایت این احکام را نه فقط لازمه تسلیم به حکم حق بلکه در عین حال متضمن مصلحت خلق نیز تلقی می کرد .از جمله یک جا که برای علمای اهل دیانات به تقریر علل غایی اجکام شریعت می پرداخت خاطر نشان کرد که ایمان ناظر به تطهیراز شرک بود،نماز توجه به تنزیه از کبر ،زکات برای تسبیب رزق منظور شد،جنانکه هدف از منکر به جهت تقویت دین بود،امر به معروف به رعایت مصلحت عام بود و نهی از منکر به جهت بازداشت بی خردان از نارواییها ضرورت داشت.بدین گونه حکم شریعت را هم مشتمل بر ضرورت و هم متضمن مصلت نشان می داد ..

 

از مقامات تبتل تا فنا

 

زندگی مولانا برای یارانش که در آن هرگز به چشم عیبجویی نمی دیدند نمونه کمال و سرمشق کامل سلوک انسانی بود . با آنکه در سلوک با اعيان و اكابر ادب را با غرور و دلسوزي را با گستاخي مي آميخت ،در معامله با فقرا و ضعيفان هرگز تواضع و شفقت را از خاطر نمي برد .با ياران خويش هماره با دوستي ودلنوازي سلوك مي كرد و جز به ضرورت تنبيه و ارشاد ،از آنها رنجيدگي نشان نمي داد .هيچ كس به اندازه او قدر دوستي را نمي دانست و هيچ كس مثل او با دوستان خويش يكرنگ وعاري از ريب و ريا نمي زيست .دوستي براي او عين حيات و در واقع عين روح بود .بدون دوستي انسان در ظلمت خودي مي ماند .اين چيزي بود كه انسان را از خودي مي رهاند ،او را طاهر مي كرد .از خودنگري مي رهانيد و غير نگري را براي او وسيله  رهايي از خودي ـكه در اوج حيات حيواني بود تعليم مي نمود .خود او در سلوك با دوستان هرگز از لازمه ادب تجاوز نمي كرد.ادب براي او سنگ بناي تربيت روحاني بود .در نظام تربيتي او،كه بيشتر عملي بود تا نظري ،ادب در عين حال هم مصلحت محسوب مي شد و هم ضرورت .اخلاقي كه او آن را مبناي تربيت وسلوك ياران مي كرد از تواضع ادب شروعمي شد .تواضع خالي از مذلت  و ادب مبني بر شناخت حق .در واقع هر گونه سلوك روحاني از مجاهده با نفس آغاز مي شود و غلبه بر نفس بدون اجتناب از غريزه تجاوز جويي حيواني ممكن نيست ،لاجرم هر گونه سلوك در خط سير رهايي از خود تواضع انسان را مطالبه ميكند .تواضع نشانه جلوه عشق و محسوب است در واقع صورت تجلي او عبارت بود از عظمت كبريا-كبريا و عظمت سلطان العلمايي.

 

اين طرز تلقي از انسان و عالم جهان بيني مولانا را بر غايت انسان ـدر واقع غايت انديشه كه جوهر انساني است.و همچنين بر تقدم آنچه مجرد انديشه اوست بر جميع عالم مبتني نشان ميدهدودر عين حال اشارت به تحولي كه دايم غير مجرد را مجرد و واقعيت محدود را به واقعيت مطلق تبديل مي كند به جهان هستي مولانا صبغه معني گرايي شديد و پويايي ديالكتيك قابل ملاحظه مي بخشد.بعضي صاحبنظران حتي كوشيده اند اين تحول ديالكتيك گونه مولانا را تقريري مشابه از انديشه يي كه در تعليم هگل آلماني هست فرا نمايند.

 

اينكه هگل با چيزي از انديشه مولانا پاره هاي آشنايي داشته است نكته ايي ست كه لااقل دايرة المعارف فلسفي خود او در اين باب جاي ترديد باقي نمي گذارد ،اما قول مولانا در مقدمه و نتيجه بيش از آن با تعليم هگل فاصله دارد كه تصور ارتباطي بين آنها را قابل تأييد نشان دهد .

 

دنيايي كه مولانا سير روحاني خود را،وتمام عالم تكامل مستمر و تحول بي وقفه خود را در آن طي مي كنند دنياي تحول است ،دنياي تنازع بين اضداد و تضد بين آكل ومأكول است .پس هر جند سلوك روحاني از تبتل حاصل مي شود ،لازمه آن قطع پيوند با عالم نيست با تعلقات است .سالك طريق اگر ملك عالم را هم در تسخير خويش دارد با چنان بي تعلقي بدان مي نگرد كه ملك عالم را لاشي مي يابد و از دست دادنش ذره اي دغدغه ونگراني در وي به وجود نمي آورد.

 

مولانا عشقي را كه خود در آن غرق بود در تمام ذرات عالم ساري مي ديد از اين رو به همه ذرات عالم عشق مي ورزيد نگاه او گرم وگيرا بود ودر چشمهايش خورشيد پاره ها لمعان داشت.كمتر كسي مي توانست اين چشمهاي درخشان وان نگاه سوزان را تحمل كند .به كساني كه با اين حال،عاشقانه محو ديدار او ميشدند و چشم در چشم وي مي دوختند خاطر نشان مي كرد كه او همين جسم ظاهر نيست چيز ديگراست و لاجرم او آن  جسمي كه به چشم ياران در مي آيد نيست ذوقي است كه در سخنان او مواعظ وامثال او ودر غزلهاي عاشقانه اوست و اين همه در باطن يارانش پرتو مي اندازد.

 

خط سير و سلوك مولانا وخط سير حيات او تعبيري از تصوف بود اما اين تصوف با آنكه از بسياري جهات با آنچه در بين صوفيه عصر او هم رايج بود شباهت داشت از آنها جدا بود .در حوصله هيچ سلسله اي نمي گنجيد و با طريقه هيچيك از مشايخ عصر وآيين معمول در هيچ خانقاه زمانه انطباق پيدا نمي كرد .مولانا نه قلند بود،نه اهل طريقت اهل صحورا مي وزيد نه در طريق اهل سكر تا حد نفي ظاهر پيش مي رفت ،نه اهل چله نشيني و الزام رياضات شاق بر مريدان بود نه مثل مشايخ مكتب ابن عربي طامات را با نصوف دفتري به هم مي آميخت .وسعت نظر مولانا بيش از آن بود كه تصوف را به هيچ آداب و ترتيب خاص محدود كند.او دنيا را يك خانقاه بزرگ مي شمرد كه شيخ آن حق است و لو خود جز خادم اين خانقاه نيست . آستينهايش را چنانكه خودش يكبار به يك تن از يارانش گفته بود ،به همين جهت در مجالس سما بالا ميزد تا همه او را به چشم خادم بنگرند ،نه به چشم شيخ .اين طرز تلقي از خانقاه عالم از خادم وقت كه مولانا بود مي خواست به تمام واردان خانقاه وساكنان آن به چش مهمان عزيز نظر كند ،در عين حال از واردان وساكنان خانقاه كه همه طالب خدمت شايق صحبت يك شيخ واحد بودند طلب مي كرد كه هر جا ميرسند در هر مقام و مرتبه كه هستند ،به هر قوم و هر امت كه تلق دارند دردرون خانقاه به خاطر شيخ به خاطر شيخ  يكديگر را به چشم برادر بنگرند .تفاوت در زبان وتفاوت در كيش را دستاويز تفوق جويي يابهانه زيادت طلبي نسازندچون به هر حال همه طالبان يك مقصد وعاشقان يك مقصد بودندو اجازه ندهند اختلاف در نام ،اختلاف در نعبير در بين آنها مجوس را با مسلمان،يهود را با نصراني و نصراني را با مجوس به تنازع وادارد.نگذارند محبت كه لازمه برادري است در بين آنهابه نفرت كه جانمايه دشمني است تبديل شود،وبا وجود معبود واحد عباد و بلاد آنها به بهانه جنگهاي صليبي به نام ستيزه هاي قومي وكشمكشهاي مربوط به بازرگاني پامال تجاوزهاي جبران ناپذير گردد.

 

تصوف مولانا درس عشق بود ،درس تبتل و فنا بود ،تجربه از خود رهايي بود از اين رو به كتاب ومدرسه و درس نيازي نداشت.از طالب فقط سلوك روحاني مي خواست –سلوك روحاني براي عروج به ماوراي دنياي نيازها وتعلقها.بدين گونه سلوك صوفيانه كه نزد مولانا ازقطع تلق آزاد ميشد تا وقتي به نقطه نهايي كه فناي از خودي است منتهي نمي گشت به هدف سلوك كه اتصال با كل كاينات ،اتصال با دنياي غيب ،و اتصال با مبدا هستي بود نمي رسيد .اما تبتل كه قطع پيوند با خودي بود نزد مولانا به معني تر ك دنيا در مفهوم عاميانه آن نبود .مولانا رهبانيت و فقر دريوزه گران را كه عوام صوفيه از كشيشان روم گرفته بودند تاييد نمي كرد.قطع تعلق به اين معني بود كه روح را از دغدغه وتشويش بيهوده ميرهانيد و بي تعلقي را شرط سلوك روحاني سالك نشان ميداد .مولانا ديانات الهي را در نور اوحدي ميديد كه از چراغهاي مختلف مي تافت و لبته بين نور آنها فرق واقعي نمي ديد .اين به معني هر چند قول به تساوي اديان را بالظروره متضمن نبود باري لزوم تسامح با اصحاب ديانات را قابل توجيه مي ساخت . 

 



  • پس از پرداخت موفق لینک دانلود هم نمایش داده می شود هم به ایمیل ارسال می گردد
  • ایمیل را بدون www وارد کنید و در صورت نداشتن این قسمت را خالی بگزارید
  • در صورت هر گونه مشگل در پروسه خرید میتوانید با پشتیبانی تماس بگیرید گزارش تخلف

برچسب ها:  مقاله-شمس-و-مولانا  مقاله-دیدار-شمس-و-مولانا  مقاله-راجب-مولانا  مقاله-راجب-مولوی  مقاله-در-باره-مولانا  مقاله-در-باره-مولوی  مقالات-در-باره-مولوی  مقاله-کامل-درباره-مولانا  مقاله-کامل-در-مورد-مولانا  مقاله-ادبی-در-مورد-مولانا  مقاله-در-مورد-زندگینامه-مولانا  مقاله-در-مورد-مثنوی-مولانا  مقاله-زندگی-مولانا  مقاله-زندگی-مولوی  مقاله-درباره-زندگی-مولانا  دانلود-مقاله-زندگی-نامه-مولانا  تحقیق-درباره-زندگینامه-مولانا  مقاله-درباره-زندگینامه-مولانا  تحقیق-درباره-زندگی-مولانا  مقاله-مثنوی-مولانا  مقاله-درباره-مثنوی-مولانا  مقاله-در-خصوص-مولانا  مقاله-در-مورد-اشعار-مولانا  مقاله-سماع-مولانا  مقاله-کامل-درباره-مولوی  مقاله-ای-کامل-درباره-مولوی  مقاله-انسان-شناسی-مولانا  
محصولات مرتبط
نخستین مجموعه آرشیو جامع و کامل آثارو رباعیات خیام نیشابوری

نخستین مجموعه آرشیو جامع و کامل آثارو رباعیات خیام نیشابوری

قیمت: 100,000 ريال کد فایل:30288
نخستین مجموعه آرشیو جامع و کامل آثارو رباعیات خیام نیشابوری به سه زبان فارسی، انگلیسی، عربی، هم در قالب آفیس word هم pdf باسلام. دوستان عزیز یکی دیگر از پرفروش ترین محصولات نادر دانشگاه زنجان در خدمات دانشجویی با عنوان نخستین مجموعه ی آرشیو کامل و جامع آثار و رباعیات خیام نیشابوری به سه زبان فارسی، انگلیسی، عربی، هم در قالب آفیس word هم pdf با مجموع 150 صفحه بر روی فروشگاه به روز پروژه بارگذاری شد. دوستان خرید این محصول پرفروش بر همگان توصیه...
اقدام پژوهی بهبود انظباط دانش آموزان دختردر تدریس علوم اجتما

اقدام پژوهی بهبود انظباط دانش آموزان دختردر تدریس علوم اجتما

قیمت: 39,000 ريال کد فایل:28299
چکیده در سال تحصیلی اخیر  که بطور تمام وقت در روستا مشغول خدمت شدم، شاهد مسألهٔ بی انضباطی بچه‌ها و مشکلات مدرسه که باعث آزار برخی همکاران می‌شد، بودم. تقریباً هفته ای سه بار و هر هفته یکی از همکاران می‌نالید در حالی که از شدت عصبانیت گر گرفته بود از کلاسش وارد دفتر می‌شد و معمولاً هم از دانش آموزان کلاس دوم  می‌نالیدند و آن‌ها را دانش آموزانی نفهم و بی انضباط می‌خوانند که به همه چیز توّجه دارند مگر درس و...
مقاله ا بوریحان بیرونی

مقاله ا بوریحان بیرونی

قیمت: 49,000 ريال کد فایل:26785
  فایل ورد قابل ویرایش توضیحی مختصر از متن فایل  : ا بوریحان بیرونی : ابوریحان محمد بن احمد بیرونی تولد:12ذالحجهُ362هجری كاث،خوارزم(شهركاراـكلپاكسكایاكنونی واقع درازبكستان ) وفا ت : 4 رجب 440 هجری غزنه ( غزنه كنونی در افغا نستان ) ابو ریحان بیرونی در خوارزم ،منطقه ای كه در مجاورت دریا ی آرال قرار دارد و امروزه همه آن را به نام كارا كلپاكسكایا می شناسند ، به دنیا آمد . كاث و جورجانیه دو شهر بزرگ این منطقه به شمار می رفتند ....
مقاله آثار ادبي يك سرزمين يا يك زبان

مقاله آثار ادبي يك سرزمين يا يك زبان

قیمت: 49,000 ريال کد فایل:26784
  فایل ورد قابل ویرایش توضیحی مختصر از متن فایل  :   مجموعه آثار ادبي يك سرزمين يا يك زبان يا يك دوره از تاريخ است كه به وسيله شاعران و نويسندگان يك قوم يا ملت پديد آمده باشد . اثر ادبي سخني است كه انديشه و احساس و تجربه گوينده يا نويسنده را آميخته با تخيل هنرمندانه بيان كند . وسيله آفرينش اثر ادبي كلمه ها و جمله ها ؛ يعني زبان است . پديدآورنده اثر ادبي ، شعر يا نثرش را با خيال و عاطفه و انديشه و تجربه خود مي آميزد تا آن را به...
نام ونام خانوادگي:


پست الکترونيکي:


عنوان:


پيام:


ارسال پيام به صورت شخصي
کد امنيتي:

برگزیده ها

  • 1
  • 2

دانلود مقاله شهركهاي صنعتي

دانلود مقاله شهركهاي صنعتي

دانلود مقاله شهركهاي صنعتي

حجم:7005KB | بازدید :1293

فایل ورد قابل ویرایش توضیحی مختصر از متن فایل  : مقدمه: اصولاً امروزه شهركهاي صنعتي بستر و شالوده رشد و ايجاد صنايع كوچك را فراهم مي كند. سازمان صنايع كوچك و شهركهاي صنعتي ايران هم به ايجاد روبناها مي پردازد و نواحي ، شهركها و مدلهاي مختلف توسعه اقتصادي نظير خوشه...

طرح توجيهی توليد طناب نايلوني

طرح توجيهی توليد طناب نايلوني

طرح توجيهی توليد طناب نايلوني

حجم:4886KB | بازدید :1622

فایل ورد قابل ویرایش توضیحی مختصر از متن فایل  : طرح مقدماتی کارخانه تولید طناب نایلونی هر شرکت تولیدی از سه بخش کلی تشکیل شده است که بترتیب زیر می‌باشند. 1-    بخش اداری 2-    بخش حقوقی 3-    بخش فنی و تخصصی و ما در این مجموعه به توضیح...

مقاله بررسی سیستم فروش در شرکت کارتن مشهد

مقاله بررسی سیستم فروش در شرکت کارتن مشهد

مقاله بررسی سیستم فروش در شرکت کارتن مشهد

حجم:4013KB | بازدید :1080

فایل ورد قابل ویرایش توضیحی مختصر از متن فایل  : تاریخچه: شرکت کارتن مشهد(سهامی عام) در تاریخ 7/3/1363 تحت شمارة 3333 در ادارة ثبت شهرستان مشهد به ثبت رسید و در مرداد ماه سال 1368 بهره‌برداری آزمایشی و از ابتدای سال 1369 بهره‌برداری عملی از آن با ظرفیت 20.000 تن ورق و کارتن در...

مقاله كشاورزی واقتصاد روستایی

مقاله كشاورزی واقتصاد روستایی

مقاله كشاورزی واقتصاد روستایی

حجم:3511KB | بازدید :2115

فایل ورد قابل ویرایش توضیحی مختصر از متن فایل  : منابع و عوامل توليد بخش كشاورزي   منابع اقتصادي روستاهاي ايران عمدتا شامل ؛ کشاورزي( زراعت، باغداري، دامداري ، شکار و صيد ) صنايع (دستي، روستايي، خانگي و کارگاهي) خدمات (عمومي، حمل و نقل و ...) ، دادوستد و پيله وري و...

تحقیق كشاورزي واقتصاد روستايي

تحقیق كشاورزي واقتصاد روستايي

تحقیق كشاورزي واقتصاد روستايي

حجم:2462KB | بازدید :1563

فایل ورد قابل ویرایش توضیحی مختصر از متن فایل  : اقتصاد روستايي اقتصاد روستايي شاخه اي از اقتصاد است که با اقتصاد کشاورزي وابستگي متقابل دارد و در کليت ، خود جزئي از اقتصاد ملي است. هر گونه تغييري در اقتصاد ملي باعث تغيير در اقتصاد روستايي خواهد شد. اقتصاد روستايي با...

دانلود مقاله کامل الگوريتم هاي مسير يابي

دانلود مقاله کامل الگوريتم هاي مسير يابي

دانلود مقاله کامل الگوريتم هاي مسير يابي

حجم:2131KB | بازدید :1415

فایل ورد قابل ویرایش 142 صفحه توضیحی مختصر از متن فایل  : مقدمه الگوريتمهاي مسيريابي در هريك از سه قرم گذشته فناوري خاصي رونق داشته باشد قرن هجدهم زمان توسعه سيستم هاي مكانيكي بزرگ به همراه  انقلاب صنعتي بود. قرن نوزدهم عصر موتور بخار بود. قرن بيستم زمان جمع آو...

مقاله گرم کردن آب با نیروی خورشیدی

مقاله گرم کردن آب با نیروی خورشیدی

مقاله گرم کردن آب با نیروی خورشیدی

حجم:959KB | بازدید :1302

تقريباً همه ي ما در زندگي روزمره به آب گرم شده توسط انرژي خورشيدي بر خورده ايم. تا به حال چند بار شيلنگ آب را باز كرده ايد و با آب بسيار داغ درون آن مواجه شده ايد؟ خورشيد بدون توجه به تمـايل شـما آب درون شيـلنگ را گـرم مي كند. سيستم هاي گرمكن آب خورشيدي غير فعال از قديمي ترين و...